ديدار اخير فائزه اولين رفتار تنش زا خاندان هاشمي نيست،رفتار هاي مشابه زيادي از خاندان

هاشمي ديده شده كه مردم را ملزم به باور انحطاط اين خاندان كند. اولين اختلاف فكري هاشمي با

حضرت امام در نامه سال 1350 در حمايت از مجاهدين خلق (منافين ) و مبارزه مسلحانه برو

پيدا كرد. حمايت هاشمي ازاين سازمان سال 1353 هم ادامه داشت تا آنجا كه قصد در اختيار

گرفتن وجوهات شرعي براي كمك به سازمان را داشت كه با مخالفت امام صورت گرفت و

فرمودند: (جايز نيست و احتمالا آقاي هاشمي در اين قضيه اغفال شده است).

وحید افراخته یکی از اعضای رده‌ بالای سازمان مجاهدین خلق است که ترورهای دهه 50

سازمان را رهبری می‌کرد در اعترافات خود به ساواك اينگونه بيان ميكند:

«اين فرد (هاشمی‌رفسنجانی)از سمپات‌هاي مهم گروه در ميان آخوندها مي‌باشد و حداقل يك‌بار،

صدهزار تومان به گروه كمك مالي كرده است. درعين حال از نظر تبليغ براي مجاهدين درميان

مذهبي‌ها و روحانيت يا جمع‌آوري اخبار و اطلاعات كمك‌هاي ديگر نيز براي گروه مهم بوده و ا

ز او به عنوان حلقه رابط مجاهدين با مذهبي‌ها، آخوندها و بازاري‌ها استفاده كرده‌اند. نظر گروه

نسبت به او مثبت بود و در زندان مقاومت زياد كرده، بسيار فعال است. كسي نيست كه دست از

مبارزه بكشد، از نظر فكري خوب است و نزديكي زياد به افكار مجاهدين و ماركسيست‌ها دارد.

محافظه‌كار نيست ومي‌توان گفت از چپ‌ترين آخوندهاست و به مبارزه مسلحانه كاملا اعتقاد دارد»

اختلافات هاشمي در ديدگاه با حضرت امام تا ماجراي جام زهرو اجبار ايشان به قبول

قطعنامه ادامه دار بود.از ديگران رفتار هاي خاندان هاشمي ميتوان ارتباط نزديك با خاندان

ال سعود را بيان كرد تا جايي كه : عفت مرعشی همسر حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی

معتقد است كه او احیاگر روابط ایران و عربستان شده است. می‌گوید كه «بعد از جریان

كشتار حجاج ایرانی در سال 66، به تنهایی به عربستان سفر كردم. در این سفر،خانم

ملك عبدالله میهمانی داد و یك عده را دعوت كرد و جلسه گذاشت. آنها از من خواستند كه

میهمانی را بپذیرم و من هم پذیرفتم. وقتی پذیرفتم روابط برقرار شد.» برپایه روایت هاشمی،

پس از دیدار دوجانبه وی با امیر عبدالله در سنگال، دوستی دو طرف توسعه یافت و ارتباطات

خانوادگی شكل می‌گیرد: «همین باعث شد یك روابط عاطفی و سیاسی بین من و ایشان به وجود

بیاید كه این را در رفت وآمدهای خانوادگی و دوستانه تقویت كردیم.» از این پس بود كه در كنار

این رفت و آمدها، مذاكرات خانوادگی نیز بین طرفین شكل می‌گیرد. هاشمی در این باره می‌گوید:

«در ادامه دوستی ما خانوادگی هم شد. وقتی به آنجا می رفتیم، معمولاً خانواده های ما بودند و

خانواده های آنها هم می آمدند و مهمانی می دادند و از حد روابط دیپلماتیك یك مقدار جلوتر

رفت و روابط خانوادگی شد. وی كه برای اجلاس سران به تهران آمده بود، برخلاف عرف

دیپلماتیك به اصرار خودش به خانه ما آمد». در این سفر علی‌رغم دعوت خاندان هاشمی از

همسر امیر عبدالله، بنا بر عادت اعراب كه در سفرها همسرانشان را همراه خود نمی‌برند،

وی همسرش را به ایران نیاورد. ارتباط خاندان هاشمي با خاندان آدم كش سعودي ادامه دارد و به

اينجا ختم نميشود... از ديگر رفتار هاي غير معقول خاندان هاشمي ميتوان به درخواست تحريم

ايران توسط مهدي هاشمي با ضد انقلاب خارج نشين یک‌آهنگ کوثر ياد كرد. نوشتن نامه بي سلام

و هتاكان به رهبر معظم انقلاب توسط اكبر خان، دعوت عفت مرعشي از مردم به اغتشاش،

حضور ودستگير فائزه هاشمي در اغتشاشات سال 88، رهبري ارازل اوباش و مديريت آن ها در

فتنه توسط مهدي هاشمي ، محكوميت فاطمه، فائزه و مهدي هاشمي در دادگاه به جرم هاي مختلف

از جمله نشر اكاذيب حضور درفتنه اختلاس ارتشاءو....

و در آخرين مدل هم ملاقات فائزه بامقام ارشد فرقه ضاله بهائيت.

اين انحطاط خاندان هاشمي نيست بازگشت به اصل است، خاندان هاشمي وقتي ‍ژست انقلابي گري

گرفت انحطاط پيدا كرد انحطاط از اشرافي گري و رفاه طلبي و قانون گريزي....

از خاندان هاشمي خورده نگيريد.......

پ.ن

شنيده شده اكبر آقا از ديدار فائزه اعلام ناراحتي كردن...

ديره حاج آقا، اونموقع كه دخترتون ساندويچ خوردن رو به غذاي منزل ترجيح داد بايد اعلام ناراحتي

ميكردي....

 

شايد...........

+ نوشته شده در  بیست و هشتم اردیبهشت ۱۳۹۵ساعت   توسط شاید شب  |