سوم آذر نود و سه توافق ژنو حاصل شد.

 

پیام تبریک به ملت و رهبری از طرف آقای بنفش ، همراه با حرکات موزون

 

ملت همیشه در صحنه که در همه حال حتی باخت می رقصند.

 

حمله به دلواپسان دستاوردهای نظام ، با سو استفاده از پیام رهبری

 

توسط مدعیانی که به ولی فقیه اعتقادی نداشتند و حالا شده بودند

 

مدعی پیروی از ولی امر.

 

اما جاهلان مدرن آنچه مرقوم داشته اید را نخواستند درک کنند.

 

مدام پتک عدم ولایت پذیری بود که بر سر منتقدین راستگویان فرود

 

می آمد.

 

و خدا با حق است...........

 

سیزدهم فروردین سال نود و چهار پایان نشت لوزان بود.

 

باز شروع تبریک گفتن به رهبر و ملت اینبار نه تنها آقای کلید دار بلکه

 

آقایون دیگر هم وا دادند و باز استقبال ملت رقصان...........

 

(این استقبال اصلا هم هماهنگ شده نبود )

 

و باز اصلاح طلبان که بوی کباب را استشمام کرده بودند ، دریغا...........

 

و آب دهانشان شیرین برای انتخابات مجلس بود که آقا کامشان را گس

 

کردند.

 

ولی امر چک سفید امضا نداده است.

 

ولادت حضرت زهرا بود که گفتند :

 

اینکه حالا تبریک میگویند،به بنده تبریک میگویند،به دیگران تبریک میگویند،

 

بی معنی است، چه تبریکی؟

 

دیگر صدای مرده خواران نمی آید

 

خود را سرگرم سگ های شیراز کرده اند.

 

دیگر از لوزان نمیگویند.

 

مجلس را از دست رفته میبینند.

 

مرده اند...........

 

این مرگِ خاموش اصلاحات است.

 

شاید...........

 

 

+ نوشته شده در  نهم اردیبهشت ۱۳۹۴ساعت   توسط شاید شب  | 

 

رود خانه میرود...........

اما درخت مانده است...........

به پای زمین........... به هوای خانه گنجشک...........

به بهانه نوای نی که چوپان برای سایه اش میزند...........

 

شاید...........

+ نوشته شده در  یکم اردیبهشت ۱۳۹۴ساعت   توسط شاید شب  |